درجوانی غصه خوردم هیچ کس یادم نکرد درقفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد آتش عشقت چنان از زندگی سیرم کرد آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد... زغم کی هلاکم که زمن خبر ندارد عجب از محبت من که در او اثر ندارد قصه من و تو قصه عشقی که میرسه به جدایی! قصه تویی که بی وفایی! قصه من و تو قصه رفتنه توو موندنه من! قصه من و شبهای تنهایی من! قصه من و تو قصه اسیرو ازاده ! قصه عاشقی که به جدایی تن داده! قصه من و تو قصه وفاو خیانت! قصه دردیست بی نهایت! قصه من و تو قصه شبگردیه عاشقی تنها! قصه دلتنگی در خلوت شبها! قصه من و تو قصه ای غم انگیزه! قصه عشقی شور انگیزه! قصه من و تو در اغاز دل انگیز بود! هر چند پایانش غم انگیز بود! قصه من و تو این است....... کاش جای غم هر دم! عشق تو می شد مونس و همدم! کاش این قصه غم انگیز نبود! هیچ وقت جدایی در بین نبود! کاش این قصه رو می خوندی! تا بفهمی چگونه دل سوزوندی! دیگه رسیدم به اخره قصه.... کاش اخره این قصه تموم میشد هر چی غصه! خسته شدم از هر چی قصه که پایان میگیره با غصه!!!! خيلي سخته كه بغض داشته باشي ، اما نخواي كسي بفهمه... خيلي سخته كه عزيزترين كست ازت بخواد فراموشش كني ... خيلي سخته كه سالگرد آشنايي با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگيري... خيلي سخته كه روز تولدت ، همه بهت تبريك بگن ، جز اوني كه فكر مي كني به خاطرش زنده اي ... خيلي سخته كه غرورت رو به خاطر يه نفر بشكني ، بعد بفهمي دوست نداره ....
لحظه نبودن نيستن ها ، اگر منت مي نهي بر كلام من ، با حترام سلامت مي گويم
67550 بازدید
1 بازدید امروز
13 بازدید دیروز
147 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian